بایگانیِ ژانویه, 2008

دوستی از رو زمين پاک شده ، مردی و مردونگی خاک شده

Posted in Uncategorized on ژانویه 23, 2008 by pichack

گوسفندي با بره اش در سبزه زاري مي چريد و بالاي سرشان كركسي در هوا با چشمان گرسنه به بره مي نگريست و مي خواست او را بدرد.
هنگامي كه ميخواست فرود آيد و شكارش را بربايد كركس ديگري پيدا شد و بر فراز گوسفند و بره اش بال گشود در حالي كه از كركس ديگر از ته دل نفرت داشت. در هوا به هم خوردند و با هم نزاع كردند و فريادهاي وحشتشان در فضا پيچيد.
گوسفند سرش را بلند كرد و آن ها را نگاه كرد و به بره اش گفت:
«فرزندم نگاه كن چقدر جنگ اين دو پرنده ي بزرگ عجيب است! آيا براي آن ها جنگيدن ننگ نيست؟ و حال آن كه اين هوا به اندازه ي كافي براي زندگي مسالمت آميز آن ها وسيع است. و اما بره ي كوچولوي من، در قلبت براي خدا دعا كن تا صلح و سلم را به سوي برادران بالدارت بفرستد.» بره از صميم دل دعا كرد.

** جنگ و ملت هاي كوچك، از كتاب طلايه دار – جبران خليل جبران

** وقتی اين مطلب رو خوندم کلی از خودم خجالت کشيدم. گوسفند برای دشمنش دعا ميکنه که چی بشه؟؟؟ که دنياش آروم باشه، اونوقت ما نه تنها دنيای آروم نميخوايم بساط جنگ رو هم برای همديگه سوغات ميفرستيم

روز واقعه

Posted in Uncategorized on ژانویه 17, 2008 by pichack

بازهم محرم و بازهم عاشورای ديگه

هميشه به اين فکر ميکنم که اگر امام زمان ما روزی قيام کنه ما چه ميکنيم؟؟
ما که تو مملکتی زندگی ميکنيم که به ظاهر اسلاميه و ادعا ميشه رهبرش نايب بر حق !!!! امام زمان هست و کلی سرباز امام تو کشورمون هست چطور رفتار ميکنيم؟؟؟؟
وجودمون رو اونقدر گناه احاطه ميکنه که ندای هل من ناصر الينصرنی ولی عصرمون رو نمی شنويم
يا اينکه به دعوتش لبيک ميگيم و مثل حرِ سپاه امام حسين آزادگی رو انتخاب ميکنيم؟؟؟

ميترسم که اگر مثل حراميون عاشورای 61 قمری رفتار کنم ديگه فرصت جبران برام نمی مونه.
آخه امام من ، آخرين منجی هست و نه گفتن به دعوت حقش از دست دادن همه چيز هست.ه

از همهء دوستای خوبم التماس دعا دارم

هرچه از دوست رسد نکوست

Posted in Uncategorized on ژانویه 13, 2008 by pichack

سلام به همهء دوستهای گلم

چند ماهی ميشه يکی از اعضای دنيای 360 شدم و تو اين مدت دوستهای خيلی گلی پيدا کردم.ه

تصميم گرفتم برای اولين پست صفحهء جديد از عزيزان قدردانی کنم.ه

اسامی دوستان به ترتيب حروف الفبا انتخاب شده

جناب آقای آرش خيرآبادی که با مطالب فوق العاده زيباشون و درودهای ايرانی که پيشکش دوستان ميکنند همراه هميشگی در 360 هستند.ه

جناب آقای اميرعلی که شجاعتشون در بيان مشکلات ايران و ايرانی برای من قابل تقديره.ه

باران نازنينم که با حضور قشنگش يه رنگين کمون خوشگل درست ميکنه.ه

بنفشهء قشنگم که با اطلاعات کامل و بروزی که داره هميشه بحث تو صفحه اش داغه داغه. خيلی دختر ماهي

جناب بهروز ارمنی که خيلی مهربونن و اميدوارم هرچه زودتر حالشون خوب بشه و به ايران برگردن.ه

جناب آقای راد که با وجود سايلنت بودنشون قلم بی نظيری دارن. هيچوقت راهنمائيهای بی دريغشون رو فراموش نمی کنم و آرزو ميکنم در بلاد غريب سالم و سرحال باشن.ه

جناب آقای سراجی که به تازگی افتخار دوستی با ايشون رو پيدا کردم و هميشه از نوشته های فوق العاده شون لذت کامل رو ميبرم.ه

جناب آقای شاندل ، پدر مهربونی که هميشه دل من رو با عکسهای ديدنی کاوه کوچولو آب ميکنن.ه

شيوای نازنين که با حضورش خيلی خوشحال ميشم و کلی کيف ميکنم وقتی با يه دنيا عشق از برادر هنرمندش مينويسه.ه

طابيتا الههء خوبی که هر وقت به پيجش ميرم ديگه دوست ندارم بيام بيرون انقدر که قشنگ مينوسه. بالاخره يه روزی ميرم آمل و کلی بوس بوس و کلی بغل محکم مهمونش ميکنم.ه

فانی همون فاطمه جون جونه خودم. شيطونترين دخترخواهر دنيا. از اينکه پيشمه خيلی خوشحالم. دوسش دارم وحشتناک ، خودشم اين رو مدونه.ه

جناب آقای کاکتوس که هميشه کاکتوسی مينويسن، اما هيچ وقت تيغهای نوشته هاشون آسيبی نميرسونه.ه

ليلای نازنين ، گل دختری که از دوستی باهاش هميشه لذت ميبرم و کلی ديدن روی ماه خندونش شارژم ميکنه.ه

مريم بانو ، گل مريمی که از چشمهای قشنگش مهربونی ميباره. خيلی شيطونه و وقتی طنز مينويسه ميترکونه

مصی ، هرچند که کم مياد نت اما از بودنش خيلی خوشحالم. هم نام منم که هست ديگه تمومه.ه

جناب آقای علی مطبوعات که از اولين دوستان 360 من هستن و از سوژه های جالبی که برای سخن گفتن پيدا ميکنن خيلی خوشم مياد.ه

جناب آقای وحيد ، يکی از دوستان جديدم هستن که هميشه با حضورشون خوشحالم ميکنن.ه

جناب آقای هادی که از راهنمائيهای خوبشون کلی خرسند
ميشم.ه

تو اين مدت خرابی صفحه ام خيلی اذيتتون کرد، لطفا به بزرگی خودتون ببخشيد.ه

موفق باشيد