بایگانیِ ژانویه, 2009

تو امتحان بودن، برده بودن قبول نیست

Posted in Uncategorized on ژانویه 31, 2009 by pichack

از صبح باز مغزم علامت سوالی شده
.
.
.
اگه قرار بود به سالهای قبل از انقلاب برگردیم
با علم به اینکه اگر راه پدرانمون رو بریم به اینجا میرسیم
چی کار میکردیم؟
تاریخ رو تکرار می کردیم؟
یا اینکه …..ه
هنوز درست به جواب نرسیدم. هروقت رسیدم کامنتش می کنم

ابر رحمت به سر دنیا ببار

Posted in Uncategorized on ژانویه 20, 2009 by pichack

یکی از تیترهای روزنامهء همشهری امروز بدجوری بهمم ریخت
روزی 2 مرگ بر اثر سوء تغذیه
خلاصهء مطلب به شرح زیر هست:ه
در طول 21 ماه 48 تهرانی که 26 نفر مرد و 22 نفر زن و میانگین سنیشون 75 سال هست بر اثر سوء تغذیه فوت کرده اند.ه
دکتر علی اکبر سیاری اعلام کرده که 15 میلیون نفر در کشورمون کمبود دریافت غذا دارن که ناشی از فقر هست.ه
یکی از نمایندگان مجلس هم گفته که 14 میلیون نفر زیر خط فقر هستن و وزیر رفاه در پاسخ به این نماینده اعلام کرده که سه سال پیش آمار افراد زیر خط فقر 750 هزار نفر بوده و این آمار در سال 86 به 48 هزار و 462 نفر رسیده.ه
واقعا چه بلائی داره سرمون میاد؟
چی رو باید باور کنم؟
ماشینهای آخرین سیستمی که هر روز جلوی درب مجتمع فنی تهران پارک میشه و راننده ای که ازش پیاده میشه خیلی سن داشته باشه 25 سالشه یا مرگ کسائی که سالخوردگی بهشون حتی اجازهء کوچکترین حرکت رو نمیده؟
خونه های ؟؟؟ میلیونی شمال شهر یا کارتون هائی که نقش خونه رو بازی می کنه؟
مگر نه اینکه بنی آدم اعضای یکدیگرند؟
پیچک شاید اصلا آدم نیستی که صدای همنوعت رو نمیشنوی

کوه

Posted in Uncategorized on ژانویه 13, 2009 by pichack

امشب یه ترانهء قشنگ رو برای اولین بار شنیدم
گفتم اگر شما هم نشنیدین، اگه خوشتون اومد لذت ببرید.ه

من این پائین نشستم سرد و بیروح

تو داری میرسی به قلهء کوه

داری هر لحظه از من دور میشی

ازم دل میکنی، مجبور میشی

تا مه راهو نپوشونده نگام کن

اگه رو قله سردت شد صدام کن

یه رنگ مرده از رنگین کمونم

من این پائین نمیتونم بمونم

منم اون که تورو داده به مهتاب

کسی که روتو میپوشونه تو خواب

کسی که واسه آغوش تو کم نیست

می خوام یادم بره، دست خودم نیست

تا مه راهو نپوشونده نگام کن

اگه رو قله سردت شد صدام کن

یه رنگ مرده از رنگین کمونم

من این پائین نمیتونم بمونم