بایگانیِ فوریه, 2009

رقص آرام

Posted in Uncategorized on فوریه 25, 2009 by pichack

آیا تا به حال به کودکان نگریسته اید
در حالیکه به بازی «چرخ چرخ» مشغولند؟
و یا به صدای باران گوش فرا داده اید،
آن زمان که قطراتش به زمین برخورد می کند؟
تا بحال بدنبال پروانه ای دویده اید، آن زمان که نامنظم و بی هدف به چپ و راست پرواز می کند؟
یا به خورشید رنگ پریده خیره گشته اید، آن زمان که در مغرب فرو می رود؟
کمی آرام تر حرکت کنید
اینقدر تند و سریع به رقص درنیایید
زمان کوتاه است
موسیقی بزودی پایان خواهد یافت
آیا روزها را شتابان پشت سر می گذارید؟
آنگاه که از کسی می پرسید حالت چطور است،
آیا پاسخ سوال خود را می شنوید؟
هنگامی که روز به پایان می رسد
آیا در رختخواب خود دراز می کشید
و اجازه می دهید که صدها کار ناتمام بیهوده و روزمره
در کله شما رژه روند؟
سرعت خود را کم کنید. کم تر شتاب کنید.
اینقدر تند و سریع به رقص در نیایید.
زمان کوتاه است.
. موسیقی دیری نخواهد پائید
آیا تا بحال به کودک خود گفته اید،
«فردا این کار را خواهیم کرد»

و آنچنان شتابان بوده اید

که نتوانید غم او را در چشمانش ببینید؟
تا بحال آیا بدون تاثری
اجازه داده اید دوستی ای به پایان رسد،
فقط بدان سبب که هرگز وقت کافی ندارید؟

آیا هرگز به کسی تلفن زده اید فقط به این خاطر که به او بگویید: دوست من، سلام؟
حال کمی سرعت خود را کم کنید. کمتر شتاب کنید.
اینقدر تند وسریع به رقص درنیایید.
زمان کوتاه است.
.
موسیقی دیری نخواهد پایید
آن زمان که برای رسیدن به مکانی چنان شتابان می دوید،
نیمی از لذت راه را بر خود حرام می کنید.
آنگاه که روز خود را با نگرانی و عجله بسر می رسانید،
گویی هدیه ای را ناگشوده به کناری می نهید.
زندگی که یک مسابقه دو نیست!
کمی آرام گیرید
به موسیقی گوش بسپارید،
پیش از آنکه آوای آن به پایان رسد.
شعر بالا به میلم فرستاده شده بود
این شعر رو دختری که مبتلا به بیماری سرطان هست گفته و خواسته که هرکسی که خوند برای دوستانش بفرسته. برای من که خیلی لازم بود. دوست داشتم شما دوستهای خوبم هم بخونیدش

امیدوارم تو این شب آسمونی خدا همهء بیمارهاش رو شفا بده
التماس دعا

مزرعه شرقیمونو هجومی از ملخ زده

Posted in Uncategorized on فوریه 17, 2009 by pichack

این دختر و پسری که می بینید پدر و مادر نوزاد بخت برگشته می باشند.ه
پدر 13 ساله و مادر 15 ساله هستن. گویا باهم دوست بودن اما از اونجائی که عروسک نداشتن تصمیم گرفتن عروسک فوق مدرن داشته باشن.ه
البته قصدشون انقدر مدرن هم نبوده هااا، مامان کوچولو تو خوردن قرصهای ضد بارداری اشتباه کرده ییهو نینی ظاهر شده.ه
از پدر بچه هم پرسیدن هزینهء فرزندتون ببخشید عروسکتون رو چطور پرداخت می کنین؟ ایشون سوال تامل بر انگیزی می پرسن که هزینه چیه؟
پدر این شازده که خودش 9 تا بچه داره خطاب به بچه اش میگه دیگه دیر شده اما بهت توصیه می کنم دیگه بچه دار نشو.ه

درسته که این افتضاح مربوط به انگلستانه اما از اونجائی که ما هرچی فرهنگ ضایع غرب هست رو کپی می کنیم و خیلی تمیزتر از اصلش اجرا می کنیم خواستم خدمت خانواده های روشن فکری که شبکه های زیبا و آموزندهء ماهواره رو کنار بچه هاشون می بینن و خیلی احساس خارجی بهشون دست میده بگم بالاخره اتفاقه دیگه، ییهو قرص اشتباهی میشه.ه
شاید هم باید تو مدرسه های جدید به جای نماز خونه مهد کودک بسازن.ه
خلاصه من گفتم، نگین نگفتی هاا

منو اینهمه خوشبختی محاله

Posted in Uncategorized on فوریه 11, 2009 by pichack

دیروز دلم خواست سخنرانی احمدی نژاد رو که داشت از تلویزیون پخش میشد رو ببینم.ه
وقتی داشت آمار قبل و بعد از انقلاب رو اعلام می کرد اعدادی رو برای قبل سال 57، آماری هم تا سال 83 اعلام میکرد و یه آمار هم تا الان اعلام می کرد. خیلی حرفه ای داشت تفاوت سالهای ریاست جمهوری خودش با بقیهء آقایون هم اعلام می کرد.ه
آمار هر چیزی رو اعلام کرد اما تا به صادرات غیر نفتی و اشتغال رسید گفت که نمی خواد وقت مردم رو بگیره.ه
یه چیزهائی هم گفت که واقعا غرور بر انگیز بود.ه
که ملت ایران یه ابر قدرت واقعیه و عزیزترین ملتهاست و بقیهء ملتها ایران رو الگوی خودشون قرار دادن.ه
راستی سایهء تهدید، انحصار و تحقیر از سر ملت ایران به کلی برداشته شده.ه
با اقتدار هم اعلام کرد که باید بوش رو محاکمه کرد و بوش بدنامترین فرد تاریخ معاصره و هرکسی بخواد راه بوش رو ادامه بده به سرنوشت اون دچار میشه.ه
واقعا کلی بعد از شنیدن این سخنرانی احساس غرور کردم
همه چیز عالیه. کی گفته ما تو کشورمون بی عدالتی داریم؟
کی گفته تبعیض و ظلم داره بیداد می کنه؟
ماشااله همه خونه ها گرم و بدور از هرچی غمه
یه ماهوارهء امید نداشتیم که حالا داریم.ه
فقط یه سوال دارم، ببخشید جناب رئیس جمهور مدت ریاست جمهوری شما کی تموم میشه؟
خیلی غر میزنم، میدونم. اما واقعا حرصم میگیره از خیلی چیزا