17 شهریور 57
حکومت شاهنشاهی
میدان ژاله
مردم معترض به اوضاع روز
گارد شاهنشاهی
مشتهای گره کرده
سربازان مسلح
فریادهای به آسمان رسیده
گلوله هائی که پاسخگوی فریادهاست
و سرانجام
میدان شهدا
امشب داشت به مناسبت 17 شهریور یه برنامه ای تو تلویزیون پخش میشد
مردمی که اون روز اونجا بودن خاطراتشون رو میگفتن.
میگفتن که هیچوقت آمار مشخصی از شهداء اون روز اعلام نشد.
میگفتن جویهای آب تبدیل شده بود جوی خون.
مادرهائی که شهید داده بودن میگفتن که اجازهء گریه و عزاداری نداشتن و گاردیها تهدیدشون میکردن که اگه گریه کنن خونشون رو روی قبر بچه هاشون میریزن.
و در آخر نامهء خمینی که به مردم ایران نوشته بود و گفته بود که ایکاش خمینی پیش شما بود.
تاریخ داره خیلی زود تکرار میشه.
اما اینبار خیلی تلخ تر
کاش ما هم تو خاطرات تلخمون فقط 17 شهریور داشتیم
کاش امنیت ما هم مثل ساواک اون زمان بود
کاش حکومت ما ادعای اسلامی بودن نمیکرد و مثل حکومت قبل جسارت داشت و کارهاش و به باورهاش نسبت می داد
کاش ….ه
اما تاریخ تکرار میشه
و ما پیروز خواهیم شد.ه
* همونطور که وقتی خواستیم بریم نماز جمعه بهمون گفتن نماز اولی. بیا امسال راهپیمائی قدس رو هم برای بار اول تجربه کنیم. قدس سبز با حضور تو سبزتر میشه
* برای آزادی همه عزیزان مخصوصا عاطفه امام عزیز دعا کنیم
خدایا پناه میبرم به تو از شر شیطان و شیطان صفتان
دوست داشتن در حال بارگذاری...
مرتبط
This entry was posted on سپتامبر 7, 2009 at 6:18 ب.ظ. and is filed under Uncategorized. You can follow any responses to this entry through the RSS 2.0 feed.
You can leave a response, or trackback from your own site.
سپتامبر 8, 2009 در 1:36 ب.ظ.
خوشحالم که الان که این متن رو می خونم عاطفه امام آزاد شده و مادر محترمش یه ذره خیالش راحت تر
منم مثل تو و بقیه سبز اندیش های دور و برم برای اولین بار تظاهرات آخرین جمعه ماه رمضون رو با زبان روزه شرکت می کنم. اما نه به امید آزاد شدن قدس! به امید آزاد شدن همه مردم دربند
سپتامبر 11, 2009 در 12:47 ب.ظ.
منم خیلی خوشحالم
به امید آزادی همه عزیزان
سپتامبر 9, 2009 در 6:36 ب.ظ.
الهی آمین
سپتامبر 11, 2009 در 1:30 ب.ظ.
پيچكي جونم
چه خوب كه پيدا شدي!
سپتامبر 12, 2009 در 6:29 ب.ظ.
خوب من که هنوز نمی دونم تو کدوم مریم گلی هستی
یعنی همون مریم گلی هستی که با مریم بانو هم دانشگاهی بود و رفته بود مکه؟
سپتامبر 11, 2009 در 1:32 ب.ظ.
به اميد آزادي همه اسرا…
ژانویه 8, 2010 در 6:48 ق.ظ.
اونجا که نمی شه کامنت گذاشت