بایگانیِ ژوئیه, 2009

حکایت همچنان باقیست

Posted in درد دل on ژوئیه 20, 2009 by pichack

111آخرین باری که دلمشغولیهامو روی کاغذ آوردم فردای انتخابات بود.ه

از اونروز سالنامه ام رو میز داره خاک میخوره و شایدم خودکارم باهام قهر کرده باشه و دیگه برام ننویسه.ه

امروزم که بعد از مدتها موفق شدم اینجا لاگین بشم بازهم سراغشون نرفتم.ه

این روزها سراغ خیلی چیزها نمی رم. یادآوری روزهای گذشته برام عذاب آور شده.ه

روزهائی که با الان خیلی فرق داشتن.ه

آرزوهام، علایقم، هدفم، رنگ دنیام و ….ه

این روزها فقط مشغول خداحافظی هستم

خداحافظی با دنیای رنگی رنگیم که هیچی سیاهش نمی کرد. آخریها سبز شده بود، اگه بدونی سبزش چقدر خوشگل بود.ه

یهو سبزم خشک شد، سبزم سیاه شد و بعدشم قرمز شد. قرمز به رنگ خون دوست.ه

خداحافظی با آرزوهائی که هرروز سیاه پوششون هستم. اما دلم نمی خواد عادت کنم برای مرگ آرزوهام فاتحه بخونم. دلم نمی خواد بی آرزو بشم.ه

خداحافظی با اون روح شر و شوری که وقتی نگاش می کردم باورم نمی شد برای یه دختر 27 ساله باشه. ه

خداحافظی با عزیزانی که امید خیلیها بودن و یه روز از خونشون رفتن بیرون و دیگه برنگشتن و جرمشون فقط نگرانی برای فرای کشورشون بود.ه

خداحافظی با مسافرائی که به امید برگشت سوار هواپیما شدن و نمی دونستن پروازشون به مقصد خونهء همیشگیه.ه

فقط یه چیزی آرومم می کنه اونم بودن شما کنارمه. ه

وقتی دیدم جمعه تو صف نماز تنها نیستم و با اینکه اجازه ندادن برم تو خود دانشگاه صدای الله اکبرم  با صدای تو یکی شد و به گوش آقای هاشمی رسید دلم آروم شد. ه

وقتی دیدم آقای هاشمی هم با زخمهای مردم آشناست و خودش رو به نشنیدن نمیزنه دلم آروم شد.ه

وقتی دیدم دو تا خانوم نگاه پر از ترس اون پسری که به جرم شرکت تو نماز بالا و پائین شدن باتومهای گاردیهارو می دید تنها نگذاشتن و با خواهشهاشون باعث نجاتش شدن دلم آروم شد.ه

 امیدم به خدا هنوز نمرده، به فردائی که برای من و تو قراره بیاد سلام می کنم

 

الهی و ربی من لی غیرک

پرواز را به خاطر بسپار،پرنده رفتنیست

Posted in Uncategorized on ژوئیه 8, 2009 by pichack

اینجارو دوست دارم
چون کمکم کرد دوستهای محشری چون شماها داشته باشم.ه
چون بهم خیلی کمک کرد تا چشمهام رو باز کنم و دنیای اطرافم رو بهتر ببینم.ه
چون حرفهائی که مدتها تو سینه ام بود رو اینجا با شماها در میون بگذارم.ه
چون جواب خیلی از سوالهای بی پاسخم رو اینجا گرفتم.ه
چون اینجا مثل خونه ام برام قابل احترامه.ه
این روزها از اونجائی که همه چیم شده به اجبار، باید خونهء خوبیهام رو ترک کنم.ه
دلم نمی خواد با هیچ کدومتون خداحافظی کنم چون مشتاق دیدار دوبارتون هستم.ه
خونهء اصلیم تو فیس بوک اینجاست اما برای دیدن روی ماه بعضی از دوستان که عضوش نیستن اینجا هم هستم.ه
گلهای خوشبوی زندگیم در صورت تمایل آدرس مقصد بعدیتون رو برام بگید تا بازهم از حضورتون استفاده کنم.ه
دوستون دارم و آرزو می کنم هرجا هستید شاد و سلامت باشید.ه
حلالم کنید